خداوند متعال برای آن کسانی که وعدهی نصرت داده است، شرطی مقرّر فرموده است: وَ اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر؛(سوره مبارکه الحج، آیه ۳۹) اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَلوةَ وَ ءاتَوُا الزَّکوة وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبةُ الاُمور. (همان، آیه ۴۱) خداوند متعال چهار شاخص را در این آیه ی شریفه برای آن مؤمنانی که قدرت در اختیار آنها قرار می گیرد و از زیر سلطه ی قدرتمندان جائر خارج می شوند، معیّن کرده و وعده کرده است که یک چنین ملّتی را نصرت کند و یقیناً هم نصرت خواهد کرد.
از این چهار شرط، یکی نماز است، یکی زکات است، یکی امر به معروف است و دیگری نهی از منکر. هر کدام این چهار خصوصیّت و چهار شاخص، یک جنبه ی فردی و شخصی دارند، لکن در کنار آن، یک جنبه ی اجتماعی و تأثیر در نظام سازی اجتماعی [هم] دارند.
برای بازداشتن مردم از فساد باید راه های حلال را به روی آنان باز کرد. حضرت لوط (علیه السلام) هنگامی که دید مردم به مهمانانش، سوء قصد دارند فرمود: من حاضرم دخترانم را به ازدواج شما در آوردم تا شما دست از مهمانان من بردارید. من راه حلال را برای شما باز می کنم تا شما به گناه گرفتار نشوید: «هؤلاء بَناتی هُنّ أطهرلکم فاتّقوا اللّه و لا تخزونی فی ضَیفی» (سوره هود، آیه 78)
در این فرصت بیشتر صحبت بر قسمت امر به معروف و نهی از منکر است که در واقع به نوعی زیربنای همه ی حرکات اجتماعی اسلام است که «بِها تُقامُ الفَرائِض»؛ (الکافی، شیخ کلینی، ج ۵، ص ۵۵) امربه معروف یعنی همه ی مؤمنان در هر نقطه ای از عالم که هستند، موظّفند جامعه را به سمت نیکی، به سمت معروف، به سمت همه ی کارهای نیکو حرکت دهند؛ و نهی از منکر یعنی همه را از بدی ها، از پستی ها، از پلشتی ها دور بدارند.
بعضی تصوّر می کنند امر به معروف و نهی از منکر منحصر می شود به اینکه انسان به فلان زن یا فلان مردی که یک فرع دینی را رعایت نمی کند تذکّر بدهد؛ البتّه اینها امر به معروف و نهی از منکر است امّا مهم ترین قلم امر به معروف و نهی از منکر نیست. (۱۳۹۴/۰۱/۰۱، بیانات مقام معظم رهبری)
معروف ها اینها هستند: اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانوادگی، تکثیر نسل و تربیت نسل جوان آماده ی برای اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فنّاوری، استقرار عدالت قضائی و عدالت اقتصادی، مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی؛ مهم ترین معروف ها اینها است و همه موظّفند در راه این معروف ها تلاش کنند؛ امر کنند. (بیانات مقام معظم رهبری،۱۳۹۴/۰۱/۰۱)
اوّلین آمر به معروف هم خود ذات مقدّس پروردگار است که می فرماید: اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ وَ ایتآئِ ذِیالقُربی وَ یَنهی عَنِ الفَحشآءِ وَ المُنکَرِ وَ البَغی. (۱۳۹۴/۰۱/۰۱، بیانات مقام معظم رهبری)
مهمترین امر به معروف
امر به معروف یعنی همه مسئولید که معروف را، نیکی را گسترش بدهید، امر کنید به آن؛ نهی از منکر [یعنی] زشتی را، بدی را، پلشتی را نهی کنید؛ جلوی آن را بگیرید با شیوه های مختلف. (۱۳۹۳/۰۹/۰۶، بیانات مقام معظم رهبری)
آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهی می کند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهی»؛ (الخصال؛ شیخ صدوق ج ۱ ص ۱۰۹ح ۷۹/ بحارالأنوار، علامه مجلسی ج ۹۷ ص ۸۷) با رفق و مدارا 200374 امر و نهی کند. امر و نهی، یعنی دستور دادن - بکن، نکن - غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، مدارا و محبّت - نه با خشونت - انجام دهد. به نظرم این طوری باید عمل شود. (۱۳۸۲/۰۲/۲۲، بیانات مقام معظم رهبری)
فایده ی امر به معروف و نهی از منکر
گاهی با یکبار اثر نمی کند، امّا با تکرار اثر می کند، آن هم با بیان های گوناگون. چنانکه چوب سخت با یک ضربه تبر شکسته نمی شود، تکرار لازم است. قرآن می فرماید: ما مطالب خود را در قالب های گوناگون بیان کردیم تا شاید اثر کند: «لقد صَرّفنا فی هذا القرآن» (سوره اسراء، آیه 41)
اوّلین فایده ی امر به معروف و نهی از منکر همین است که نیکی و بدی، همچنان نیکی و بدی بماند. از طرف دیگر، وقتی در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگیرند، کار کسی که در رأس جامعه قرار دارد و میخواهد مردم را به خیر و صلاح و معروف و نیکی سوق دهد، با مشکل مواجه خواهد شد؛ یعنی نخواهد توانست، یا به آسانی نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزینه ی فراوان این کار را انجام دهد. یکی از موجبات ناکامی تلاش های امیر مؤمنان - با آن قدرت و عظمت - در ادامه ی این راه، که بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همین بود.
در روایتی می فرماید: «لتأمرنّ بالمعروف و لتنهون عن المنکر او لیسلّطنّ اللَّه علیکم شرار کم فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم»؛ (بحار الانوار: علامه مجلسی ج۹۰ ص ۳۷۸ ح ۲۱ ۸۸۴) باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته ها را بر شما مسلّط می کند؛ یعنی زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن یوسف خواهد افتاد! همان کوفه ای که امیرالمؤمنین در رأس آن قرار داشت و در آن جا امر و نهی می کرد و در مسجدش خطبه می خواند، به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر، به مرور به جایی رسید که حَجّاج بن یوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند و به خیال خود مردم را موعظه کرد! حَجّاج چه کسی بود؟ حَجّاج کسی بود که خون یک انسان در نظر او، با خون یک گنجشک هیچ تفاوتی نداشت! به همان راحتی که یک حیوان و یک حشره را بکشند، حَجّاج یک انسان را می کشت. یک بار حَجّاج دستور داد و گفت همه ی مردم کوفه باید بیایند و شهادت بدهند که کافرند و از کفرِ خودشان توبه کنند؛ هر کس بگوید نه، گردنش زده می شود! با ترک امر به معروف و نهی از منکر، مردم این گونه دچار ظلم های عجیب و غریب و استثنایی و غیر قابل توصیف و تشریح شدند. وقتی که امر به معروف و نهی از منکر نشود و در جامعه خلافکاری، دزدی، تقلّب و خیانت رایج گردد و به تدریج جزو فرهنگ جامعه شود، زمینه برای روی کار آمدن آدم های ناباب فراهم خواهد شد. (بیانات مقام معظم رهبری ،۱۳۷۹/۰۹/۲۵)
آنجایی که امر به معروف و نهی از منکر اثر نمی کند، وظیفه چیست؟
اوّلین آمر به معروف هم خود ذات مقدّس پروردگار است که می فرماید: اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ وَ ایتآئِ ذِیالقُربی وَ یَنهی عَنِ الفَحشآءِ وَ المُنکَرِ وَ البَغی. (۱۳۹۴/۰۱/۰۱، بیانات مقام معظم رهبری)
اولاً: اگر شخص دیگری با بیان بهتری بگوید اثر می کند، از او بخواهید که این کار را انجام دهد. هنگامی که خداوند به حضرت موسی دستور داد نزد فرعون برود و او را ارشاد کند، موسی (علیه السلام) از خداوند خواست که برادرش هارون که بیان بهتری دارد را همراه او بفرستد: «و أخی هارون هو أفصحُ منّی لِساناً فَارسله مَعی» (سوره قصص، آیه 34)
ثانیاً: گاهی با یکبار اثر نمی کند، امّا با تکرار اثر می کند، آن هم با بیان های گوناگون. چنانکه چوب سخت با یک ضربه تبر شکسته نمی شود، تکرار لازم است. قرآن می فرماید: ما مطالب خود را در قالب های گوناگون بیان کردیم تا شاید اثر کند: «لقد صَرّفنا فی هذا القرآن» (سوره اسراء، آیه 41)
ثالثاً ممکن است شیوه ما صحیح نبوده که اثر نکرده است. چون امر به معروف و نهی از منکر شرایط و اصولی دارد و با هر منکر باید به گونه ای متناسب برخورد کرد؛ چنانچه گاهی گرد و غبار روی لباس شما می نشیند و گاهی دوده. غبار با ضربه محکمی که بر لباس می زنید برطرف می شود، امّا اگر همین ضربه را به دوده بزنید، هم دستتان سیاه می شود و هم دوده به لباس فرو می رود. برطرف کردن دوده با فوت است و برطرف کردن غبار با ضربه. پس هر منکری را باید به گونه ای خاص بر طرف کرد.
چنانکه قرآن می فرماید: «واتوا البیوت من أبوابها» (سوره بقره، آیه 189) یعنی هر خانه ای را باید از راهش وارد شد.
رابعاً: برای بازداشتن مردم از فساد باید راه های حلال را به روی آنان باز کرد. حضرت لوط (علیه السلام) هنگامی که دید مردم به مهمانانش، سوء قصد دارند فرمود: من حاضرم دخترانم را به ازدواج شما در آوردم تا شما دست از مهمانان من بردارید. من راه حلال را برای شما باز می کنم تا شما به گناه گرفتار نشوید: «هؤلاء بَناتی هُنّ أطهرلکم فاتّقوا اللّه و لا تخزونی فی ضَیفی» (سوره هود، آیه 78)
نظر شما